هویت

هویت

درد و دل
هویت

هویت

درد و دل

آهای اهالی!آهای سنگ صبورااا.....!

 

سلام؛
آهای سلام!
با شمام دوستای قدیمی،سلااااااااااااااااااام!
کسی نیست؟!

این بود انتظار کشیدنتون؟!

من اومدم!

آره،اومدم ولی با تاخیری 2.5 ساله به جای 1 سال.......!!!

پس کجایید؟!  چرا مثله لشگر شکست خورده شدید؟

بقیه بچه ها کجان؟!

آره! قبول شدم!!!!

الان دانشجوی ارشدم ، تو یک مقطع بالاتر و امید به کاره کمتر! (اشاره به مشکلات جامعه هم داشته باشیم!!)

می خواستم ننویسم تا بهار امسال و عید باستانیمون؛ آخه دنبال موضوعی برای شروع دوباره نوشتن، بودم؛ و چی قشنگتر ازعید با هویتمون:نوروز!

ولی امشب همه چیز عوض شد!
اومدم به وبلاگم یه سرو گوشی آب بدم!! که شروع کردم به خوندن دست نوشته هاتون که نه گل نوشه هاتون!!

یه لحظه دلم براتون تنگ شد!

دلم برای تک تک شماها تنگ شد!

شروع کردم و یکی یکی به وبلاگ هاتون سر زدم و حسرت خوردن!

حسرت اینکه خیلی هاتونم مثله من رفتید!
ولی صد رحمت به من که باز جای امیدواری واسه برگشتن گذاشتم! ولی شماها که کلا خداحافظی کردید!؟

آخه انصافتون کجاست؟!! نمی گید اینجا چشم انتظاراند و با ندیدنتون تنها آه حسرتِ که می مونه!!!

 

روز وصل دوستداران یاد باد         یاد باد آن روزگاران یاد باد

 گرچه یاران فارغند از یاد من        از من ایشان را هزاران یاد باد